یه معده درد عجیب از ظهر گرفتم که سایز معده مو از رو لباس به قاعده شکم 3 ماه تغییر داده! لذا همینجور که به پشت روی تخت دراز کشیدم و صدای تبلیغ خاویار بادمجون چین چینو گوش میدم به این فکر میکنم که آدما معمولا از کساییکه انتظار ندارن، بیشتر میخورن. حالا ااما خوردنم میتونه نباشه چون بهرحال اون فردم از دید خودش حق به جانبه ولی دونستن این مطلبم حتی از درد اون خوردنه کم نمیکنه!
اگه سال 1384 بود قطعا میومدم سیر تا پیاز ماجرارو اینجا شرح میدادم، نه که نخوام الان این کارو بکنم ها، مساله اینجاست بخوام هم نمیتونم ازونجا که دقیقا چجوریش رو مطمئن نیستم ولی جمله بندیش به ذهنم نمیاد از بس کار عبثی به نظرم میاد!
حالا یعنی چی این؟ یعنی آدم وقتی سنش بیشتر میشه، کمتر تمایل داره خودشو به صحرای کربلا بزنه یه لشکر آدمم در جریان بذاره! هنوز مطمئن نیستم چجوری حل میکنه بحرانارو ولی هرچی هست دیگران کمتر ازش میبینن!
شایدم فیزیولوژی بدن تغییر میکنه به مرور! مثلا معده که درد بگیره تاثیری رو مغز نداره و بلعکس :|
آخ
آخ
آخ
!

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها