داشتم کامنت نسرین رو میخوندم، نوشته بود "دردی که انسان را به سکوت وامی‌دارد بسیار سنگین‌تر از دردیست که انسان را به فریاد وامی‌دارد.و انسانها فقط به فریاد هم می‌رسند، نه به سکوت هم". دکمه ریپلی مغزم زده شد و یه مرور چند صدم ثانیه ای داشتم و به این نتیجه رسیدم چقدر خیلی درسته!!

میدونین چیه، درسته که میتونه نسبی باشه، ولی گمونم یه ریشه فرهنگی داره که باعث میشه ماها بیشتر ازش رنج متحمل بشیم. یه دوست بلژیکی دارم، داشتیم چند وقت پیش باهم صحبت میکردیم، یه چیزی اذیتم میکرد و داشتم ازش میپرسیدم تو اگه بودی چیکار میکردی، در جوابم گفت چه اهمیتی داره که کی چی فکر میکنه یا کی چی میگه! تو کاری که دوستش داری رو انجام بده و بعد میبینی به نقطه ای رسیدی که دنیا مقابلت زانو زده، اینجوری میشه که منی از موسیقی سر در نمیارم و دوستم هربار منو میبینه میگه فلان چیزو ساختن یا زدن که خیلی آسونه تو چرا نمیتونی، الان میکسهایی میسازم که بزرگترین دی جی دنیا پستهامو لایک میکنه، چون برام مهم نبود کی چی میگه، دنبال دلم رفتم و موفق شدم!
کار به ماهیت و باید نبایدهای فرهنگا ندارم، کلیت حرفش خیلی به دلم نشست و دیدم راست میگه!
ما توی یه گره فرهنگی خودساخته گیر کردیم، و همین میشه که این جمله رو بیشتر و بهتر حس میکنیم.و بله! البته که بحث انسانیت هم هست!
.

پ.ن: به افتخار خودمون و نسرین شمارا دعوت میکنم به شنیدن یه آهنگ مورد نظر دیگه‌م که بشوره ببره غرهارو! میفرماید:

Only you can set my heart on FIRE
لذا
Love me like you do



دریافت


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها